آوای جلفا

جلفانین سسی

آوای جلفا

جلفانین سسی

جنایتکار ترین فرد تاریخ اخیر جلفا را می شناسید؟؟!!

معرفی جنایتکار ترین فرد تاریخ اخیر جلفا:

آن گونه که پدر بزرگ ها نقل کرده اند و در بعضی کتب هم در این باره مطالبی نوشته شده است 

در اوایل سال 1319 میدان علمدار شاهد اعدام فردی بود که بیش از 20 نفر را در طی 4-5 سال وحشیانه به قتل رسانده بود 

عمده ی شگرد ها ی او فروش دام بود .

ادامه دارد..

 او اعلام می کرد که بر فرض مثال گاوی برای فروش در طویله  دارد و فرد را به طویله ی تاریکی می برد و در فرصتی مناسب او را به قتل می رساند و نظارگر جان دادنش می شد و از این کار لذت می برد از دیگرشیوه های او پرسه زدن در کوچه های خلوت بود که آخرین قربانیش که یک زن و کودکش بود به این شیوه کشته و برخی از اعضای بدنش را بریده و در جیبش گذاشته بود که ماموران از جیبش پیدا کرده بودند در سال هایی که آژانهای رضا خان مشغول کشیدن چادر از سر زنان بودند این فرد با تمام خونسردی و بدور از چشم ماموران دولت مردم را به قتل می رساند.

نامش آق بالا بود معروف به آق بالا دارانی.

جد مادریم (مرحوم ولی صدری علمداری  که شاهد اعدامش بود وقتی به خانه آمده بود از دیدن آن منظره حال مساعد نداشت و نحوه ی اعدامش را تعریف می کرد که هنگام اعدام مردم پولهای خرد را بعنوان صدقه روی زمین می انداختند.

آقای عبد الحسین محمدی که شاهد اعدام بوده نوشته است که قبل اعدام خواسته وصیتی بکند و فردی از همشهری هایش را می خواندولی وقتی آن فرد نزدیک می شود به او حمله می کند که تو مرا لو دادی...

دو نفر هم از چنگ او فرار کرده بودند

یکی به نام عبد الله دادگر است که برای خرید گاو رفته بود که به او می گوید گاو را بیاور تا در بیرون ببینم بعد معامله کنیم چون طویله تاریک است نمی شود خوب دید و وقتی اصرار او را می بیند به او شک کرده و به بهانه ی دستشویی  از آنجا می گریزد

دومی فردی به نام جارچی یوسف که فردی نسبتا قوی هیکل بوده او را هم به بهانه ی فروش دام به طویله می برد وقتی قاتل به او حمله می کند او مقاومت کرده و می گریزد می گویند فرار او بوده که باعث لو رفتنش شده بود.

در بین مردم شایع است که وقتی مادرش او را در حامله بود برای ویارش از همسرش در خواست جگر می کند پدرش به قصابی می رود (برای خرید جگر)ولی به خاطر بی پولی نمی تواند جگری بخرد و دست خالی به خانه بر می گردد و با تفنگ و اسبش برای شکار به کوه می رود. وقتی نمی تواند شکاری به دست آورد برای اینکه این بار هم دست خالی به خانه بر نگردد گرگی را شکار کرده و جگرش را برای همسرش می برد که این عامل باعث جنایت های او است

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.