آوای جلفا

جلفانین سسی

آوای جلفا

جلفانین سسی

پیری

ده دوازده سال قبل از تبریز میومدیم طرف جلفا طرفهای یام شعری در پشت کامیون نظرمو جلب کرد ..

  چند دقیقه ای پشت کامیون امدم تا اونوحفظ کنم بابچه هاهم چند بار ی تکرار کردیم این شعر زیبا راتقدیم دوستان عزیز میکنم تا انشاا...از سالخورده هاغافل نشویم.اونا توقع زیادی از ما ندارند فقط زبان شیرین: پیری چه شکستی ست که تعمیر ندارد ویران شود آن خانه که یک پیر ندارد.

علی صیامی یا علی پاسبان شجاعیها که دوران پیری رو تجربه میکنه


:point_up:

توکجایی ای جوانی ،ای همه احساس شاد

تا نوازش ها کنی در پیری ام

یا در آن تنها ترین دوران که من

می گریزم از درون قاب یاد

باز گردی پیش من بار دگر 

تا که در پیری کنی دستگیری ام

من جوان شادمان قصه ام

سوی من هر دیده ای می شد روان

خط کشیده ،چین زده بر چهره ام

پای سنگین گذر های زمان

زین جوانی عکس و قابی مانده است

زان شررها التهابی مانده است

اینک از روح و تنم وامانده ام


همچو خاشاکی زدریا مانده ام ...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.