آوای جلفا

جلفانین سسی

آوای جلفا

جلفانین سسی

دردیز

برج دردیز که در خاطرات مهندس ناصر الدین شاه قراولخانه دره دزد ذکر شده که نگهبانانی برای محافظت از دره در انجا مستقر بودند.



برج دره دزد که در مقابل راه خطرناک و مأمن قطاع الطریق 

موسوم به دره حرام ساخته شده رسید . درین برج از سربازان سرحد که مستحفظ آنجا هستند و حاضر بودند...   سان آنها را دیده سوالات سابقه را نمود ، به حالت سربازان ذال بودند ، سوال شد که آیا شب و روز در اینجا هستید یا خیر ؟ گفتند : همیشه مواظب هستیم . محمد خان مهندس به برج رفته نقشه ی آن را برداشته چنین مذکور داشت که در آن برج جای چهارنفر سرباز بیش نیست و در آنجا ابداً علامت زیست آدم نبود . به قراری که سمت وضوح پیوست ، شب گذشته یک نفر از سربازان قریه ی ذال در کمال استعجال رفته حسین خان سرحددار(حاج حسین شجاعی ) را از آمدن این بنده خبردار کرده ، مشارالیه نیز شبانه چند نفر سرباز پیدا کرده ، صبح زود در آنجا گذاشت ، خود سربازان آخرالامر به این مطلب مقر و معترف گشتند . گفتند که پانزده نفر سرباز مستحفظ برج دره دزد است ، شش نفر از آنها در ذال بودند و یکی دیگر که اسمش محمد و ولد اسماعیل نام عریان دیبی است ، که مهتر چاپارخانه هم کرده اند ، نایب سربازهای سرحد ارس که چاپارچی است ، مواجب و جیره ی او را گرفته خود سالی هفت تومان به او می دهد و او همیشه پیش اوست . دو نفر دیگر که محمد ولد رسول هرزنی و جعفر قلی ولد علیقلی هرزنی باشد همیشه مریض هستند . شش نفر دیگر که به قرار تفصیل ( حسین وکیل هرزنی ، آقارضا ولد یوسف ، عبدالعلی ولد عباس گلین قیه ، پیر محمد ولد حسین وکیل هرزنی ، رسول ولد علی اصغر گلین قیه ، ولی ولد ایضاً ) است با آن شش نفری که در ذال دید به نوبه هر وقت صاحب منصبی مأمور به آن طرفها برود خبر شده در آنجا آمده ساعتی می ایستند . سبب همه ی اینها نداشتن لباس و سوخت و منزل و نرسیدن جیره و مواجب به قدر کفایت است والا باید همیشه پانزده نفر در آنجا حاضر باشند . تفنگهای آنها همه شکسته بود ، لباس نداشتند . از آنجا گذشته همه جا از میان دره دزد آمده تا به آن طرف دره و دهنه ی آن رسید . باتشکر ازخانم حقی که این متن راارسال کرده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.