جوانی بادوچرخه اش باپیرزنی برخوردکردوبه جای اینکه ازاو عذرخواهی کندوکمکش کندتا ازجایش بلندشود،شروع به خندیدن ومسخره کردن اونمود.سپس راهش راکشیدورفت! پیرزن صدایش زدوگفت:چیزی ازتوافتاده است.
جوان بسرعت برگشت وشروع به جستجونمود؛پیرزن به او گفت:زیادنگرد؛
مروت ومردانگیت به زمین افتادوهرگزآنرانخواهی یافت.
"زندگی اگرخالی ازادب و احساس واحترام واخلاق باشد، هیچ ارزشی ندارد"
زندگی حکایت قدیمی کوهستان است!
صدامیکنی ومیشنوی؛
پس به نیکی صداکن،تابه نیکی به توپاسخ دهند.
abbas
دوشنبه 5 بهمن 1394 ساعت 15:41